چه روز خوبیه امروز ...
سلام عزیزم
این روزا حال خوشی دارم ...فکر میکنم روحیه ام خیلی بالا رفته ...حتی ازقبل هم بیشتر
این فقط و فقط به خاطر لطف خداست که در حقم کرده ... سقط اخیری که داشتم سخت بود ولی مسلما خدا صبرشو میرسونه ...از خدا ممنونم
وقتی میخوام بیام وبت کلی حرف ناگفته دارم ولی وقتی ارسال مطلب جدید رو انتخاب میکنم همش از ذهنم میره بیرون
خاله پری هم هنوز نیومده و هیچ علائمی از خودش نشون نمیده ..امروز رفتم آز دادم که ( _______ ) شد . واین اولین باری بود که با دیدن ـــــــــــــــ خنده رو لبام میاد
میدونی مامانی من به لطف و کرامت خدا ایمان دارم ...ایمان دارم دست رد رو سینه م نمیزنه .... برای همین خیلی روحیه م بالا رفته ... اوایل تا یاد تو می افتادم اشکام سرازیر میشد اما حالا میدونم کار خدا بی حکمت نیست .
راستی اسم شما رو هنگام دفن علی اصغر گذاشتیم ..اینم بگم که بابای مهربونت این اسم رو برات انتخاب کرده ...
خدا رو شکر بابایی هم نظرش درمورد بچه عوض شده و عاشق بچه ها شده ...حتی از من هم بچه ها رو بیشتر دوست داره
دیشب کیک فنجونی درست کردم .بنظر خودم خیلی خوشمزه شد .طعم بخصوص و بافت سبکی داشت .خیلی راحت هم آماده میشه
الان هم بابایی خوابیده، منتظره برم چای دم کنم با کیک فنجونی براش ببرم تا نوش جون کنه ... وقتی شما هم بیای واست درست میکنم عشقمممممممممممممم
دوستت دارم